۱۳۹۱ آذر ۲۹, چهارشنبه

بازرگان خطاب به بنی صدر پیش از فرار: شهامت داشته باش و بمان و در مجلس از خود دفاع کن


ابولحسن بنی صدر پیش از برکناری قانونی از منصب ریاست جمهوری اسلامی -که خود او در تدوین قوانین و اسلامی شدندش نقش اصلی داشت (منبع +)- مخفی شد و در نهایت با همراهی مسعود رجوی از ایران فرار کرد. گرچه حتی پیش از حکم  عدم کفایت سیاسی بنی صدر، مهدی بزرگان-رییس دولت موقت- به او گفت که (منبع +):

بیا و در مجلس سخنرانی كن و حرفت را بزن

 چون به میزان زمانی كه مخالفین صحبت می کردند، رییس جمهوری هم  حق صحبت و دفاع  داشت. اما بنی صدر در پاسخ گفت که:

اگر بیایم دستگیر می شوم

اما بازرگان گفت:

خب دستگیرت كنند

 بنی صدر گفت:

دستگیرم كنند، اعدامم می كنند

اما بازرگان پاسخ  داد: 

اگر حرفهایت را باور داری و در حال مبارزه هستی؛ نباید از چیزی بترسی. اگر معتقدی پایان زندگی دست خداست و اگر پایان زندگیت در اوین باشد، باید تسلیم باشی؛ به این شكل اسطوره انقلاب می شوی

 اما بنی صدر به این حرف ها توجهی نكرد و به دامان مجاهدین پناه برد و به آن شكل مفتضحانه از ایران فرار کرد.

البته بازرگان پیشتر به صراحت در مورد بنی صدر گفته بود که:

 در یکی از روزهای اول  (تشکیل دولت موقت) امام پرسیدند: وزارتی را برای آقای بنی صدر در نظر گرفته اید؟ در جواب گفتم که بنده می ترسم به کسی که سابقه اداره یک مکتب خانه را هم ندارد وزارتخانه بدهم. امام فرمودند: من او را می شناسم. من هم عرض کردم بنده هم از زمانی که جزو دانشجویان جبهه ملی در دانشکده حقوق بود آشنایی مختصری ( با او) پیدا کردم و آن چه شاخص دیده ام این است که اهل همکاری نیست و هیچکس را قبول ندارد


جایی که شاپور بختیار-دیگر یار جبهه ملی- هم، رای بالای بنی صدر را مناقشه برانگیز می داند و آن را نه از سر دارا بودن لیاقت که از تایید خمینی تفسیر می کند. به قول بختیار:

بنی صدر دلخوش به پشتیبانی مردم و ارتش از خودش بود ولی هیچ کدام را در لحظه برکناری خود نداشت و در خیالات خود دلخوش ماند تا در نهایت حقیقت برای او هویدا شد؛ رای مردم به شخص او نبود که تنها برگزیده و مخلوق خمینی را حمایت کرده بودند. بنی صدر تا آخرین لحظه حضورش در وطن وفادار به خمینی ماند و می گفت که هرچه امام بگوید را می پذیرد و البته هم او بود که گفت برایش ایرانی بودن بدون اسلام بی معنی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر