بنی صدرمی گوید اصولا قرار نبوده نظام
جمهوری به شکل "اسلامی" باشد و حرفی از ولایت فقیه نبوده است بلکه خمینی خدعه کرد و سر ایشان کلاه
گذاشت و ادعا می کند که ایشان از ابتدا برای لغو این
جایگاه در مقابل آقای خمینی ایستاده و جدال سیاسی داشته است.. حال پرسش اینجا است که بنی صدر چطورتا ۲ سال پس از انقلاب متوجه نیرنگ ها نشد و به دست بوسی همان رفت که در وصفش گفته بود:
تبلیغ می کنند که نخستین رئیس جمهوری "جمهوری اسلامی ایران" با بنیانگذار این جمهوری مخالف است... آنها که این تبلیغات را می کنند راه معاویه را می روند و من به آنها می گویم ... در دل من که خود را فرزند امام می دانم, جز عشق و صمیمیت به امام نیست و در فکر من هیچ نمی گذرد جز این که خواست او به اجرا درآید.۱
از سوی دیگر، وی در نامه ای به همسرش می نویسد که:
به این امر که ما خود درباره آقای خمینی سانسور می کردیم باز می گردم. در اینجا تصدیق می کنم راست می گوئی، تو این حرف ها را زدی و هر بار که او قولی را زیر پا می گذاشت می گفتی نگفتم این ادم اهل ریاست و فریب می دهد؟ راست است که در پاسخ تو و دیگرانی که جانب تو را می گرفتند، می کوشیدم تا مجنون وار لکه ها را از قیافه او پاک کنم. ۲
دم خروس از زیر عبای جناب بنی صدر بیرون زده است چرا که ایشان خود گفته بودند:
خط امام در همان خط است که ما طی ۲۰سال در آن قلم و قدم زده ایم... همین قدر می گویم که پیشنهاد طرح حکومت اسلامی از من بود و نخستین کسی هستم که به این مهم پرداختم و عمر را صرف تدارک چهار رکن سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حکومت اسلامی کردم.۳
و البته در جای دیگر هم گفته بودند که :
من خود از نویسندگان اصل ۱۱۰ ولایت فقیه بودم، از ۷نفری که این اصل را نوشته‌اند یکی خود من بودم. ۴
قضاوت با شما.
منابع:
۱- از سخنان بنی صدر در روز ۱۷شهریور
۱۳۵۹ در میدان شهدا ـ
ژاله ـ به نقل از روزنامه بامداد, ۱۸شهریور۱۳۵۹
- بنی صدر، خیانت
به امید، سال 1361، ص.9
۳- "صد
مقاله بنی صدر", صفحه ۱۱۹, سرمقاله "انقلاب اسلامی", شماره پنجشنبه ۱۳دیماه ۱۳۵۸
۴- "انقلاب
اسلامی", شماره ۲۶دی۵۸
agha damet garm ta mituni az in vatan forush link bezar, hame bayad bedunan ki ya che kasani dar nabudiye iraneman naghsh dashtan, vase in migam lazeme choon in fak o familesh fek mikonan mardom bala nesbat mesle khodeshoon yaboo hastan va mitoonan ba tablighat in moujud motehajer aghab monde ro be jaye yek ensane vatan parast o azadikhah ja bezanan, ye zarbol masal ghadimi hast ke mige (begu ba kia rafigh o dusti ta begam ki ya chikare hasti) hala in abol ham fek mikone iranian alzaymer gereftan va yadeshoon mira che gandi be khodesh o iran zad
پاسخحذفتف بگورپدرتمام کسانی که این رژیم را بدامان این ملت انداخت۰
پاسخحذفمتاسفانه در ایران سیاستمداران دو دسته اند: یکی آنها که بر کرسی های قدرت تکیه زده اند و دیکتاتورند و دیگری آنها که از قدرت بیرونند و دموکراتند. این قاعده همیشه بوده و شاید تا مدتهاهنوز مجال زندگی دارد تا ما یاد بگیریم که آدمها را از اعمالشان بشناسیم و نه از حرفهایشان. بنی صدر و یزدی، همانطور که قطب زاده، هرکدام به نوعی خمینی را در جنایتی که با انقلاب ایران متولد شد و هر روز هم رشد می کند و پر و بال میگشاید، یاری کرده اند. و البته این ها تمام کسانی نبوده اند که به این مردم خیانت کرده اند و اکنون که از قدرت بیرونند، دموکرات شده اند.
پاسخحذفدیدی جرات نداشتی کامنت منو بذاری. حرف حساب توش بودمزدور کثیف شاه یا خمینی.
پاسخحذفدرست و با ادب کامنت بزار تا پاک نشه!
حذفجالبه که اغلب شاه اللهی ها هم از دستبوسی بنی صدر از خمینی ناله دارند، یعنی کسانی که خود دستبوسی از شاه را افتخار میدانند. از اون جالبتر اینست که این جماعت در مقابل شاهشان جرات ابراز کمترین حرف راستی را نداشتند، برای آنکه به قیمت دستبوسی از شاه، بر سر پستهای خود بمانند و به غارت ادامه دهند. آنوقت از کسی ایراد میگیرند که بخاطر پایداری بر سر اصولی که داشت، صرف نظر از آنکه ان اصول تا چه حد قابل دفاع بودند، بر ریاست جمهوری پشت پا زد و تا کنون خود را آواره نموده است. جدا زمانه عجیبی است که رذل ترین و بی اصل و اصول ترین جماعت، بر کارنامه کسانی ایراد میگیرند که اقلا خط قرمزی داشتند.
پاسخحذفخنده دار آنکه این جماعت که خود از ساواکی ها و شکنجه گران آریامهری بودند و امروز از سر ناچاری، شلاق و چماق به کناری نهاده و "دموکرات" شده اند، به مصداق کافر همه را به کیش خود پندارد، بنی صدر را با خود یکی گرفته اند و یکی از آنها به روی خود نمیاورد که اتفاقا یکی از اتهامات بنی صدر از سوی بهشتی و باندش، دفاع از حق و حقوق مردم در زمان حکومتش و مبارزه با شکنجه بوده است. در حالیکه از این جماعت کذاب و نوکر صفت شاه اللهی کسی کمترین سخنی به اعتراض بر علیه سانسور و شکنجه نشنیده است.
اما شاهکار این جماعت کذاب ، زشتکار و خائن چسباندن اصل ولایت فقیه به بنی صدر است. این در حالیست که یکی از اتهامات باند جمهوری اسلامی به بنی صدر که اتفاقا در اولین انتخابات ریاست جمهوری بر ان تاکید میکردند، مخالفت وی با الحاق اصل ولایت فقیه در قانون اساسی بود.
البته که بنی صدر به سهم خود مقصر بود، اما اگر کودتاهای سوم اسفند ١٢٩٩ در سرکوب مشروطه و کودتای خائنانه ٢٨ مرداد در سرکوب جنبش آزادیخواهانه ایران نبود، اگر سرکوب گروه های سکولار از یک سو و بال و پر دادن به آخوندها از سوی ساواک آریامهری سیاست روز ساواک و سکه رایج نبود و دست آخر اگر تسلیم خائنانه ارتش به خمینی برای سرکوب ملت ایران و جنبش آزادیخواهانه مردم نبود، خمینی و یارانش هرگز نمیتوانستند ارتجاع اسلامی را بر ایران تحمیل نمایند که بقول معروف / گر حکم شود که مست گیرند / در شهر هر آنچه هست گیرند /
آفرین بر شما - خدا به فریاد ملت ایران برسد روزی که این آقایان قدرت بگیرند.
حذفبه زبان ساده:
اینها فقط اسم دموکراسی را شنیده اند و فکر میکنند مفهوم آن اینست که رییس جمهور حتما باید غیر مذهبی (غیر مسلمان باشد). اگر گفت من مسلمانم ولی همه مردم با هر دینی باید از حقوق برابر برخوردار باشند میگویند: "آهان دیدی دروغ میگویی تو خودت مسلمانی داری خدعه میکنی"
دوست من همینطور یه چیزی شنیدید و بلغور میکنید. حالا دوست داری بگو من شاه دوستم یا خاینم یا هر کوفت دیگه. از دید خودم من کسی هستم که تاریخ رو دوباره خوندم. حالا هرقضاوتی کننید.
حذفهمچین از کودتای اسفند1299صحبت میکنی انگار که مشروطه در ایران پا گرفت و دموکراسی بیداد میکرد و اونوقت رضا خان اومد همه رو له کرد. نه اقاجان. وقتی مردم ایران هنوز بعد از 93سال نمیدونن دموکراسی چیه چطور امکان عقلی داره که اونزمان درکی از دموکراسی داشته باشند و مثلا کسی اومده باشه ازشون گرفته باشه؟!!!!
شما براساس قانون برچسب صحبت میکنید. یعنی فقط میخاید یه چیزی رو بچسبونید. دیگه روش چی نوشته مهم نیس.مثل یه پفک که مثلا روش نوشته دو میلیون تومن. حالا من هی بگم این پفک دومیلیون نمیارزه.شما بگی نه برچسب قیمت داره.
سال 1299اگه رضا خان اینکارو نمیکرد ایران کاملا و ازریشه نابود میشد. کمااینکه شده بود. سفرنامه های رضاخان روبخونید تا دستتون بیاد. همینطور نوشته های سایرین رو بخونید و باهاش مطابقت بدید.
یا مثلا بقول شما کودتای28مرداد. اصلا میدونید مصدق هیچ گلی به سر این مملکت نزد. قبول دارم مصدق ادم بسیار وطن پرستی بود. ولی واقعا در طول دولت ایشون ایران چقدر رشد اقتصادی کرد. جزریاضت چیزی نصیب مردم نشد. عمل مهمه نه حرف و تیوری. ایران نتونست یک قطره نفت بفروشه و عملا عربستان و مابقی جایگزین ایران داشتن میشدن. مثل ههمین الان.شما هی افتخار کن که استقلال داری و ازادی داری ولی وقتی اقتصادت داغونه و حتی همین نفت که تنها ثروتمونه ازمون نخرن حالا هی شعار بدیم.به چه دردی میخوره؟
مصدق همون کسیه که شدیدا از انگلیسها در قبل از ماجرای ملی شدن نفت حساب میبرد. مصدق کسی بود که پای انگلیس رو برای اولین بار با نامه خودش به بحرین باز کرد. مصدق کسی بود که عقیده داشت بدون اجازه انگلیس نمیشه آب خورد. مگه ایشون نفت رو ملی نکرد؟
پس چرا همچنان از عوایدش به طور کامل بی بهره بودیم؟
چون ما نه صنعتشو داشتیم بطور کامل. نه واقعا به اون حد رسیده بودیم که بخایم شاخ و شونه برای کشورهای صنعتی بکشیم. من هرچی بگم شاید متوجه نشید. تنها راهش اینه که تاریخ اونزمان رو دقیق بخونید تا فضای کشور دستتون بیاد بعد قضاوت کنید. توصیه میکنم سفرنامه های مازندران و خوزستان رضا شاه رو بخونید. کتابهای دقیقا همون دهه رو پیدا کنید و مطابقت بدید تا فضای اونزمان رو درک کنید.
شاخ و شونه اصلی رو مصدق برای کشورهای غربی نکشید بلکه محمدرضا شاه در دهه 50کشید و در نتیجه خلعش کردند . البته نه اینکه مهره باشه و خلع بشه. خیر . مردم حمایتش نکردند. مردمی که از سرنادانی و حتی ناتوانی در نوشتن کلمه دموکراسی پشت یه مشت روشنفکر دروغگو ایستادند و مملکت روسرنگون کردند. روشنفکرانی مانند داریوش فروهر،سنجابی،ابراهیم یزدی، قطب زاده،سحابی، بازرگان و ...
manzuret az niruhaye sekular o jonbeshe azadi khaha ke mozahemin khalgh nist ke ehtemalan? hamin ham munde ke zendan bane ashraf dam az azady o azadi khahi bezane!!!az lahne harf zadanet va buye gande dahanet malume ke monafegh hasti o mozdure rajavi pas gardo khak alaki nakon,shoma ham mesle in kesafat vatn forushi badbakhte khaen...
حذفin coment o dar javabe comente 5m dadam ke eshtebahi inja darj shod...
حذف